گرینچ ناراحت و خشمگین است و فکر اینکه اهالی دهکده قرار است حسابی کریسمس امسال را خوش بگذرانند او را آزار میدهد. او نقشهای میچیند تا تمامی تجهیزات جشن کریسمس را از دهکده بدزدد و خیالش راحت شود که مردم دهکده کریسمسی غمگین، خواهند داشت. بنابراین خودش را در نقش پاپانوئل جا میزند و…
یک دختر جوان بریتانیایی که در هند به دنیا آمده و بزرگ شده است، والدین بیتوجه خود را در یک زلزله از دست میدهد. او به انگلستان بازگردانده میشود تا در قلعه شوهر خالهاش زندگی کند. شوهر خالهاش به دلیل از دست دادن همسرش در ده سال قبل بسیار سرد است. او که بار دیگر نادیده گرفته شده، شروع به کاوش در املاک میکند و باغی را کشف میکند که قفل شده و مورد بیتوجهی قرار گرفته است. او با کمک یکی از پسران خدمتکار، شروع به بازسازی باغ میکند و در نهایت به برخی از اسرار دیگر عمارت پی میبرد.
پاریس. «کازیمودو»، ناقوس زن بدشکل و بی قوارهی کلیسا نتردام، دل باختهی دختری کولی به نام «اسمرالدا» میشود و جان او را نجات میدهد...
اِلا دختر زیبایی است که به تازگی مادر خود را از دست داده است و حال باید نامادری پلید و دو دختر عجیبش را در کنار خود بپذیرد. دیری نمیگذرد که پدر اِلا نیز از دنیا میرود و او بیش از پیش مورد ظلم نامادری و دو خواهرخواندهاش قرار میگیرد. سیندرلا که پژمرده و آسیبپذیر شده، در جنگل با مرد غریبهای آشنا میشود که مسیر زندگیاش را به طور کامل دستخوش تغییر مینماید…
وقتی “جی.سی ویت” از اقوام دورش کودکی را به ارث می برد و مجبور میشود از او نگهداری کند، زندگیِ فوق العاده اش به آشوب کشیده می شود …