دو سگ از یک آزمایشگاه تحقیقاتی فرار کرده و با کمک یک روباه برای زنده ماندن در حیات وحش تلاش میکنند. رئیس آزمایشگاه این اتفاق را مخفی میکند اما با پیدا شدن جسد چند گوسفند همه چیز به بیرون درز میکند و…
در دنیای پس از آخرالزمانی که شهرها بر روی چرخ های خود سوار می شوند و برای زنده ماندن از یکدیگر مصرف می کنند ، دو نفر در لندن ملاقات می کنند و سعی می کنند جلوی توطئه را بگیرند.
در یک ویرانشهر آیندهنگر با استانداردهای زیباییِ اجباری، نوجوانی که در انتظار جراحی زیباییِ اجباری خود است، سفری را برای یافتن دوست گمشدهاش آغاز میکند.
جوجه ای است با موجودات فضایی برخورد میکند ولی چون مدرکی برای اثبات حرف خود ندارد تحقیر شده و مورد تمسخر اهالی شهر قرار میگیرد. سرانجام موقعیتی پیش میآید که قهرمان کوچولو درستی ادعاهای خودش را اثبات کند. موجودات فضایی واقعا در خیال حمله به زمین هستند و باید سیاره را نجات داد…
جان برای زندگی به شهر لندن مهاجرت میکنند و گارفیلد نیز به همراه آنها عازم این شهر میشود. در این میان یک پیرزن ثروتمند تمام دارایی خود را به گربهاش «پرنس ۱۲» میبخشد. این امر حسادت تنها وارث او «لرد دارگیس» را بر میانگیزد. به همین دلیل «لرد دارگیس» درصدد قتل «پرنس ۱۲» برمیآید و او را در درون رودخانه میاندازد. در همین حال گارفیلد و ادی به گشت و گذار در خیابانهای لندن مشغولند. درنهایت، طی حادثهای گارفیلد و پرنس جا به جا میشوند و گارفیلد به سمت قلعه و در واقع به سوی خطر روان میشود…
سالی و کنراد دو بچهای هستند که زندگیشان یکنواخت شده ولی وقتی که یک گربهی سخنگو را میبینند زندگیشان از این رو به آن رو میشود…