تونی مونتانا (ال پاچینو) مهاجر کوبایی که به امریکا امده است با دوستش منی (استیون بائور) وارد دسته های مافیایی قاچاق مواد مخدر می شوند. او عاشق الویرا (میشل فایفر)، دوست دختر رئیسش، می شود. او به سرعت به قدرت می رسد و رئیسش را از سر راه کنار می زند. پس از ازدواج با الویرا با وارد کردن مستقیم کوکائین از کوبا یک امپراطوری بنا می کند. دوستان بلندپایه و با نفوذ او در کوبا به مشکلی بر خورده اند که حل ان را به تونی می سپارند اما تونی نمی تواند انرا مرتفع کند. منی بدون اجازه او و پنهانی با خواهر تونی ازدواج کرده است. تونی خواهرش را خیلی دوست دارد و اجازه نمی دهد هیچ مردی با او رابطه برقرار کند. همزمانی این اتفاقات برای تونی بسیار گران تمام می شود…
داستان آگوجیه، یگان تماما زن از جنگجویان که از پادشاهی آفریقایی داهومی در دهه 1800 با مهارتها و خشونتی متفاوت از هر چیزی که جهان تا به حال دیده محافظت میکرد و فرمانده نانیسکا در حالی که نسل بعدی سربازان را آموزش میدهد و آنها را آماده میکند برای نبرد با دشمنی که مصمم به نابودی شیوه زندگی آنهاست.
«مارکوس بارنت» اکنون یک بازرس پلیس است و «مایک لوری» در بحران میانسالی به سر میبرد. وقتی یک مزدور آلبانیایی که برادرش به دست آن ها کشته شده است، به آنان وعدهی پاداشی بزرگ میدهد، این دو بار دیگر با هم همراه می شوند.
«جک رایان» (فورد)، مأمور سی.آی.ای، با تحقیق در مورد قاچاقچیان مواد مخدر در کلمبیا متوجه می شود که فساد به سطوح بالای دولت امریکا رخنه کرده است.
یک ماجراجویی صخرهنوردی بین دو دوست به یک کابوس وحشتناک تبدیل میشود. پس از اینکه کلی قتل بهترین دوستش را با دوربین ثبت میکند، هدف بعدی گروهی صمیمی از دوستان میشود که برای از بین بردن شواهد و هر کسی که سر راهشان قرار میگیرد از هیچ چیز دریغ نمیکنند. او که از امنیت خود ناامید شده است، شروع به صعود خطرناک به بالای صخره کوه میکند و غریزه بقای او در معرض آزمایش قرار میگیرد زمانی که او در فاصله 20 فوتی به دام قاتلان میافتد.
پلیس روسی، «ایوان دنکو» (شوارتسنگر) و افسر نه چندان مقرراتی اداره ی پلیس شیکاگو، «آرت ریدزیک» (بلوشی)، با کمک هم به مقابله با قاچاقچیان بین المللی مواد مخدر می پردازند.
دلتا فورس 2: در سال 1990، دپارتمان مبارزه با مواد مخدر آمریکا دیگر نمی داند برای جلوگیری از قاچاقچی رامون کوتا که گروگان گیری را چند برابر می کند که به حمام خون ختم می شود، چه کند. او تصمیم می گیرد با سرهنگ اسکات مک کوی، رئیس نیروی دلتا تماس بگیرد، که باید گروگان های گرفتار را آزاد کند و رامون کوتا را از خطر دور کند.هنگامی که ماموران DEA توسط یک پادشاه بیرحم آمریکای جنوبی اسیر میشوند، نیروهای دلتا دوباره متحد میشوند تا آنها را در این دنباله فیلم 1986 نجات دهند.