ندیمه ى جوانى ( فونتین ) در تعطیلات با «ماکسیم د وینتر» ( اولیویر ) صاحب قصر باشکوه ماندرلى آشنا میشود که همسر اولش، « ربکا »، را از دست داده است و با قبول پیشنهاد ازدواج او، بانوى تازه ى ماندرلى میشود؛ اما یاد و خاطره ى « ربکا » روى زندگیشان سایه انداخته است...
فیلم داستان ریاضیدانی به نام «دیوید سامر» ( داستین هافمن ) است که به همراه همسر جوان خود ( سوزان جرج ) به شهرستانی در جنوب نقل مکان میکنند. ورود این زوج جوان فضایی ملتهب در شهر به وجود میآورد که به درگیری خشونتبار ختم میشود...
کو و خواهر کوچکش یائه با استفاده از تعطیلات تابستانی خود، به دیدار پسر عموی خود در نوزاکی واقع در کنار دریا میروند. با این حال، روزی که آنها میرسند، طوفان برای اولین بار پس از چندین سال به شهر میرسد. در این هنگام پسر عمویشان به آنها میگوید: وقتی طوفان میآید، ارواح کسانی که در دریا جان باخته اند... باز میگردند.