جولین دندیو در مونتوبان در سال 1944 در یک جراح در بیمارستان محلی. او از فرماندهی ارتش آلمان به مونتوبان خبر می دهد که دوستش فرانکوئیس را به رانندگی همسر و دخترش در
در سال 1944،یک کلنل آلمانی قطاری را با گنجینه های فرانسوی پر کرده و به آلمان می فرستد.نیروهای مقاومت باید بدون صدمه زدن به محموله قطار را متوقف کنند...
«جوباک» (وویت) پسر جذاب ولی بی پول شهرستانی، به نیویورک می آید تا با تلکه ی زنان مسن پولدار کسب درآمد کند. او خیلی زود با «راتسو ریزو» (هافمن) آشنا می شود؛ کلاهبرداری مسلول و معلول که پیشنهاد می دهد مدیریت برنامه های «جو» را به عهده بگیرد...