جیمز بوون، یک نوازنده خیابانی بیخانمان و معتاد در حال ترک، زمانی که با یک گربه زنجبیلی ولگرد روبرو میشود، زندگیاش دگرگون میشود.
«مری پاپینز» (اندروز) با چتری از ابرها پایین می آید تا نگه داری از «جین» (دوتریس) و «مایکل» (گاربر)، بچه های آقا و خانم «بنکس» (تاملینسن و جانز) را به عهده بگیرد. اما او یک پرستار بچه ی معمولی نیست...
«والاس» و «گرومیت» در محلهی «وست والابی» کسب و کاری جدید راه انداختهاند. «آنتی پستو» (ضد آفت) نوعی خدمات انسانی ردیابی آفت هاست که «والاس» و «گرومیت» به کمکش، خرگوشها و سایر جانورانی را که محصولات باغچههای محله را میخورند، به دام میاندازند و به جایی دیگر منتقل میکنند. اما در یکی از آزمایشها…
در حالی که زن و شوهری به سفری میروند تا راه خود را برای بازگشت به یکدیگر پیدا کنند، یک هنرمند نمایش فرعی و همراهان مرموزش از جنگل بیرون میآیند، آنها را وحشتزده کرده و در آخر در مهلکهای از وحشت روانی و طنز بزن بکوبی تحقیرآمیز به دام میاندازند.