دنی ارچر (لئوناردو دی کاپریو) قاچاقچی الماس است. سالومون (دیجیمون هانسو) در معدن الماس کار اجباری می کند. فرمانده شورشیان سالومون را دیده است که الماسی بزرگ یافته است و فرزند سالومون را به اسارت گرفته است تا الماس را به دست اورد. مدی (جنیفر کانلی) خبرنگاری است امریکایی که در تلاش است تا موضوعی داغ بیابد. دنی به سالومون کمک می کند تا فرزندش را بیابد، سالومون به دنی کمک می کند تا الماس را بیابد، دنی به مدی کمک می کند تا خبر داغ را تهیه کند. مدی به هر دوی انها کمک می کند تا الماس و کودک را بیابند. فرمانده شورشیان نیز سر راه همه انهاست....
جیسون بورن مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانههایی از گذشته و احتمالاً آیندهاش میباشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید میرود تا آنچه را که میخواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.
جیسون بورن مجبور میشود برای انجام یک عملیات از طرف سازمان سیا، به زندگی سابقش، بهعنوان یه قاتل حرفهای بازگردد تا زنده بماند.
نیو اورلیانز. شغل «امیل فوشون» (هنریکسن)، مردی ثروتمند و آراسته، سازمان دهی تعقیب و کشتن آدم هاست. «ناتاشا» (باتلر)، دختر یکی از قربانیان او، وارد شهر می شود تا دنبال پدرش بگردد و با ملوانی بی کار به نام «چنس بودرو» (وان دام) آشنا می شود که از او برابر تهدید اشرار دفاع می کند و سپس در راه یافتن قاتلان پدرش یاری اش می دهد...