در دوران جنگهای داخلی امریکا، سه مرد در پی یافتن جعبهای هستند که حاوی دویست هزار دلار پول مسروقه است: «استنزا» (وان کلیف)، «جو» (ایست وود) و «توکو» (والاک).
داستانی حماسی در مورد یک غریبه ی مرموز با ساز دهنی است که به جمع نیروهایی که برای حمایت از یک بیوه ی زیبای بدنام که جانش توسط یک قاتل بی رحم که در راه آهن کار می کند به خطر افتاده است، می پیوندد.
دو جایزه بگیر و ماهر و چیره دست به دنبال یاغی فراری که برای سر او جایزهای تعیین شده هستند. این دو برای بهدست آوردن تمامی جایزه علاوه بر مبارزه با فراری باید از پس همدیگر برآیند که در این راه...
فیلم یکی از فیلم های سه گانه دلار است که شامل دو فیلم «خوب، بد، زشت» و « بخاطر چند دلار بیشتر» نیز هست، ـ این فیلم جریان ساز بر اساس فیلم یوجیمبو اثر كوروساوا ساخته شده است و اولین وسترن ایتالیایی سرجیو لئونه می باشد. همین طور اولین اثر مشهور موریكونه (آهنگساز) و اولین نقش مهم كلینت ایستوود می باشد. هنوز كه هنوزاست پس از گذشت سالها هنوز از محبوب ترین و مشهور ترین فیلم های تاریخ سینما می باشد.داستان هوشمندانه,شخصیت پردازی منحصر به فرد,كلوزاپ ها و لانگ شات های استادانه ,میزانسن های پیچیده خاص لئونه به همراه موسیقی خیال انگیز و شاهكار موریكونه كه به شكل شگفت انگیزی روی تصاویر با شكوه فیلم می نشیند(خصوصا در سكانس دوئل پایانی) این فیلم را به یكی از جذاب ترین فیلم های تمام ادوار تاریخ سینما تبدیل كرده است. یک هفت تیر کش (کلینت ایستوود) به شهر کوچکی میرسد که دو خانواده اصلی شهر رابطه خوبی ندارند. تیزبازی درمیاورد و مخفیانه از این خانواده علیه آن خانواده و از آن خانواده علیه این یکی خانواده پول میگیرد. بالاخره گند قضیه درمیاید...
مردی به شهری وارد میشود که برادرش در آنجا کلانتر است. اما برادرش در حقیقت سارقی است که پای کلانتر را شکسته و او را به قصد مرگ رها کرده است. آنها علیه یک بارون محلی با هم متحد میشوند و...
دو برادر به قولی که هنگام مرگ پدرشان به او دادهاند عمل کرده و تلاش میکنند تبدیل به قانونشکنانی موفق شوند. "بامبینو" تلاش میکند به "ترینیتی" جوانتر راه و روش زندگی را نشان دهد اما طبیعت و شخصیت آنها از این امر جلوگیری میکند و...
ماریا فیتزجرالد اومالی، دختر یک تروریست ایرلندی، از دوران کودکی خود با بمب، نارنجک و سایر مواد منفجره کار می کرد. پس از مرگ غم انگیز پدرش، او خود را رها می کند تا در یک مستعمره انگلیسی در آمریکای لاتین از خود مراقبت کند. او با چند نفر از اعضای یک گروه موسیقی-تالار دوره گرد آشنا می شود که به او پیشنهاد شغلی به عنوان دوئت خوان «پاریس» می دهند. شریک زندگی او هم نام او است. ماریا تحت حمایت او جذابیت های عشق را کشف می کند و با سوء استفاده از یک تصادف لباس، رقص استریپتیز را اختراع می کند. دگرگونی های گروه آن را به حالتی سوق دهنده انقلاب می کشاند. ترجمه از : yavar.love
"لوک خوش شانس" کلانتر یک شهر شده و تبهکاران را بیرون می کند. پس از مدتی "برادران دالتون" از راه رسیده و تلاش می کنند سرخپوستان را برای شکستن پیمان صلح ترغیب کنند...