پس از آلوده شدن دریاچهی اسپرینگفیلد به خاطر سهلانگاری هومر، مقامات تمام مردم شهر را قرنطینه میکنند. هومر و خانواده نیز از اسپرینگفیلد فراری میکنند و راهی آلاسکا میشوند. اما وقتی متوجه میگردند که شهرشان در خطر است تصمیم میگیرند که برای نجات شهر دست به کار شوند و…
شخصی تاج پادشاه نپتون را دزدیده است و کسی هم به طور مشخص نمیداند که این فرد کیست. اما به نظر میرسد که کار آقای کراب باشد. آقای کراب رئیس باب اسفنجی داستان ماست. بنابراین داستان به گونهای پیش میرود که همه فکر میکنند آقای کراب متهم اصلی داستان است. از طرفی آقای کراب حاضر است بمیرد اما به ترفیعی که همیشه منتظر آن بوده و حتی در رؤیاهایش به آن فکر میکرده برسد. باب اسفنجی هم برای کمک به رئیسش همه کار میکند. دوست باب اسفنجی به نام پاتریک مأمور میشود که به شهر صدفی رفته و اگر میتواند تاج پادشاه را دوباره بازسازی کند و با این کار زندگی آقای کراب را نجات دهد و…
یک اردک به نام اسکروج مکداک به دنبال چراغ جادویی میگردد که در آن غول چراغ جادو است. ولی جادوگر شیطانی هم به دنبال چراغ جادو است…
"توماس" و موتورش توسط یک موتور دیزلی تهدید میشوند؛ به طوری که حتی مسئول این قطار شگفتانگیز که همیشه میتوانسته بین دنیای قطارها و انسانها سفر کند، در حال از دست دادن قدرتش است ...