در مرغداری خانم توییدی، اوضاع به هم ریخته است و مرغ‌ها به شدت عصبانی شده‌اند. چون خانم توییدی از سود تخم مرغ فروشی راضی نیست و به فکر گسترش کار خود است. او فری خریده و می‌خواهد با آن پیراشکی مرغ درست کند. به همین خاطر جینجر، سردسته مرغ‌ها تصمیم به فرار می‌گیرد و مرغ‌های دیگر را تشویق می‌کند تا در این کار او را همراهی کنند. ورود راکی، یک خروس قلدر آمریکایی به مزرعه، به جینجر اجازه می‌دهد که به کمک هم‌بندی‌های خود نقشه یک فرار خطرناک را بریزد و…

زمانی که صاحب مزرعه اقدام به ترک مزرعه‌اش می‌کند، حیوانات مزرعه شروع می‌کنند به بازی کردن و آواز خواندن و رقصیدن. اما اوضاع نمی‌تواند تا ابد به همین شکل ادامه یابد. نهایتا کسی باید پا پیش بگذارد و امورات مزرعه را در غیاب صاحبش اداره کند…