این فیلم برگرفته شده از یکی از نمایشنامه‌های شکسپیر می باشد که به شکل مدرن و در میان دانش آموزان دبیرستانی به اجرا در می آید.

در مرغداری خانم توییدی، اوضاع به هم ریخته است و مرغ‌ها به شدت عصبانی شده‌اند. چون خانم توییدی از سود تخم مرغ فروشی راضی نیست و به فکر گسترش کار خود است. او فری خریده و می‌خواهد با آن پیراشکی مرغ درست کند. به همین خاطر جینجر، سردسته مرغ‌ها تصمیم به فرار می‌گیرد و مرغ‌های دیگر را تشویق می‌کند تا در این کار او را همراهی کنند. ورود راکی، یک خروس قلدر آمریکایی به مزرعه، به جینجر اجازه می‌دهد که به کمک هم‌بندی‌های خود نقشه یک فرار خطرناک را بریزد و…

یک راکون به نام آرجی قصد دارد تمام ذخیره‌ی زمستانی دوستش که یک خرس است را بدزدد. اما حین این کار خرس از خواب بیدار می‌شود و آرجی که هول شده است باعث می‌شود که همه‌ی غذاها از غار که بالای کوه است سقوط کند و نابود شود. خرس او را تهدید می‌کند که اگر تا کامل شدن ماه غذاهایم را برنگرداندی تو را می‌خورم. آرجی حیران از غار خارج می‌شود و ناگهان گروهی از جانوران را می‌بیند و تصمیم می‌گیرد با تحریک آن‌ها که غذای انسان‌ها بسیار خوب است و… آن‌ها را وادار به جمع کردن غذا کند تا ناگهان شبانه فرار کند…

ادی براک پس از پشت سر گذاشتن ماجراجویی‌های پرزد و خورد با ونوم و همچنین باقی گذاشتن تکه‌ای از این موجود بیگانه، حال بازگشته تا با تهدیدی بسیار وحشتناک دست و پنجه نرم کند. تهدیدی که این بار ساکنین مرگبار سیاره ونوم را بر سرش خراب کرده است. تهدیدی بسیار خطرناک و غیرقابل تصور که به نظر می‌رسد پایان کار او و ونوم را رقم خواهد زد…

بوگ با یک گوزن به نام الیوت آشنا می‌شود و همین گوزن زندگی متمدن او را به هم می‌ریزد. طوری که محیط‌بان مجبور می‌شود هر دوی آن‌ها را به جنگل بازگرداند و آنها در تلاشی کورکورانه هستند تا از این جنگل فرار کرده و به شهر بازگردند. در این میان یک شکارچی به دنبال آن‌هاست که با نقشه هوشمندانه و کمک تمامی حیوانات جنگل پا به فرار می‌گذارد. حالا دیگر روزهای سخت سپری شده است و آن‌ها به جنگل عادت کرده‌اند و تصمیم می‌گیرند در جنگل بمانند.