فرودو و سم با راهنمایی گالوم، به مسیرشان به سمت کوه نابودی ادامه میدهند، در حالی که مطمئن نیستند او به چه سمتی هدایتشان میکند. باقیمانده یاران حلقه، مردم گاندور و روهان را در نبردی عظیم علیه نیروهای سائورون، یاری میکنند و...
نیروهای سائورون رو به افزایشند و او متحدهای جدیدی بدست آورده است. ارتش سارومان اکنون آماده حمله به آراگورن و مردم روهان هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیدهاند و فرودو و سم با امید اندکی که باقی مانده به سمت موردور می روند. متحدان جدیدی به آراگورن، و مری و پیپین پیوستهاند، و آنها باید از روهان دفاع کرده و بر آیزنگارد بتازند. در همین حال سائورون در حال پایهریزی یک حمله بزرگ به گاندور است، و جنگ حلقه در حال آغاز می باشد.
یک دلقک ماهی به نام مارلین، در مورد پسرش نیمو زیادی حساس است. او پسرش را در اقیانوس گم میکند و در پی آن با کمک ماهی به نام دوری به جستجوی نیمو میپردازد. به تدریج و پس از یافتن نمو او متوجه میشود که نباید آنقدر مته به خشخاش بگذارد.
هیولاها تصمیم میگیرند برای تامین برق موردنیاز شهر، کودکان را بترسانند و از صدای جیغ آنها برق تولید کنند. هیولاها از برخورد با کودکان وحشت دارند، اما یک روز به طور اتفاقی یکی از کودکان وارد دنیای هیولاها میشود و...
«دوروتی» (گارلند) که در مزرعهای در کانزاس نزد خویشاوندانش زندگی میکند، در اثر گردبادی به سرزمینهایی بر فراز ابرها و آن سوی رنگین کمان میرود…
در ادامهی ماجراجوییهایی باب اسفنجی شلوار مکعبی، این بار باب اسفنجی و پاتریک به یک مأموریت برای نجات گری، که توسط پوسایدون دزدیده شده است، به شهر متروکه و گمشده آتلانتیس سفر میکنند. این فیلم برای اولین بار منشأ دیدار باب اسفنجی با گری و آشنایی باب اسفنجی با پاتریک و اختاپوس را فاش میکند!
«پیتر پارکر» (مگوایر) خود را از فعالیتهای نجات بخش کنار کشیده و با زحمت درسش را در دانشگاه کلمبیا ادامه میدهد و کماکان به عنوان عکاسی نیمه وقت برای روزنامهی «دیلی با گل» کار میکند. تا این که ناچار میشود برای مقابله با تهدیدات دانشمند دیوانهای به نام «دکتر اکتاویوس» (مولینا) وارد عمل شود...
پس از آلوده شدن دریاچهی اسپرینگفیلد به خاطر سهلانگاری هومر، مقامات تمام مردم شهر را قرنطینه میکنند. هومر و خانواده نیز از اسپرینگفیلد فراری میکنند و راهی آلاسکا میشوند. اما وقتی متوجه میگردند که شهرشان در خطر است تصمیم میگیرند که برای نجات شهر دست به کار شوند و…
لایتینگ مک کوئین، ماشین مسابقهای خوشعکس است که همیشه برای پیروز شدن مسابقه میدهد. مک کوئین در راه رسیدن به محل مسابقات قهرمانی جام پیستون در کالیفرنیا برای مسابقه دادن با دو رقیب دیرینه، به طور غیر منتظرهای خود را در جاده ۶۶ شهر رادیاتور اسپرینگ مییابد و با شخصیتهای این شهر آشنا میشود و درمییابد که زندگی همانند یک سفر است نه خط پایان و جز برنده شدن، چیزهای مهم دیگری نیز در زندگی وجود دارد …
اهریمن مقیم : انتقام ، کریس ردفیلد از لیان اسکات کندی و ربکا چمبر درخواست کمک می کند تا جلوی فردی را بگیرند که قصد دارد برای گرفتن انتقام، ویروسی کشنده را در شهر نیویورک پخش کند...
دراکولا به همراه خانواده و دوستانش با یک کشتی تفریحی زیبا و مدرن به سفر میروند و در این بین ماجراهای جدیدی برای آنها رخ میدهد که…
«پیتر پارکر» (مگوایر) هنوز برای روزنامهی «دیلی باگل» کار میکند و هنوز آماده است تا در هیئت «اسپایدر من» به کمک مردم بشتابد. تا این که یک تودهی سیاه رنگ ماورای زمینی خود را به بدن او میچسباند و «پیتر» را متوجه نیمهی تاریک وجودش میکند. به این ترتیب یک «اسپایدر من» خشن و بی رحم پا به عرصه میگذارد...
زمانی که کهکشان با تهدید یک کاپیتان فضایی بدذات مواجه میشود، مکانیکی بنام رچت همراه با ربات دستیارش کلنک به یک تیم متشکل از جنگجویان حرفهای ملحق میشوند تا جهان را نجات دهند…