کوبریک این فیلم را بعد از تبعید خودخواسته به انگلستان، در سال 1971 می سازد. اما ساختار فیلم آنقدر بی پرده به بیان مفاهیم آن پرداخته بود، که ناگزیر مدتی فیلم توقیف بود(حدود 11 سال) تا شاید تمدن کمی جلوتر برود و مردم بزرگتر شوند و بتوانند چنین فیلمهایی را هم ببینند. نویسنده كتاب پرتقال كوكی (انتونی برگس) در زمان تالیف كتاب در مالزی زندگی میكرد. همسر او توسط چهار خلافكار امریكایی مضروب شده بود و این خود قسمتی از مضمون داستان او شد. در زبان مالزیایی كلمه "Orang" بمعنی مرد میباشد (همچنین این كلمه قسمتی از كلمه "Orangutan" كه نمیه دوم "Hutan" بمعنی جنگل می باشد بنابراین نام این فیلم بجای كلمه مسطلح clockwork fruit به جای clockwork man یا مرد كوكی نیز میباشد كه دقیقا آلكس در انتهای داستان به آن تبدیل میشود. نقد این فیلم كار اسانی نمیباشد. حتی بعد از نزدیک به چهل سال این فیلم هنوز به مشكلات جامعه اشاره میكند. تا به حال شاید هزاران صفحه مطلب در مورد این فیلم نوشته شده و واقعا توصیف این فیلم در چند جمله کار سختی است
اواخر قرن سیزدهم. «ادوارد اول» (مک گوهان)، شاه انگلستان نسبت به سرزمین اسکاتلند ادعای مالکیت دارد. «ویلیام والاس» (گیبسن) که نسبت به زادگاهش تعصب نشان می دهد، پس از این که سربازان انگلیسی همسر تازه عروسش را به قتل می رسانند، برای خون خواهی و نیز آزادی اسکاتلند به مبارزه ب...
ندیمه ى جوانى ( فونتین ) در تعطیلات با «ماکسیم د وینتر» ( اولیویر ) صاحب قصر باشکوه ماندرلى آشنا میشود که همسر اولش، « ربکا »، را از دست داده است و با قبول پیشنهاد ازدواج او، بانوى تازه ى ماندرلى میشود؛ اما یاد و خاطره ى « ربکا » روى زندگیشان سایه انداخته است...
دره ى پر بركت سالیناس كالیفرنیا ، سال 1917 . « آدم تراسك » ( ماسى ) ، زارع كاهوكار صادق و مذهبى ، دو پسر جوان دوقلو به نامهاى « كال » ( دین ) و « آرون » ( داوالوس ) دارد . اما « كال » ، غمگین و ناراحت ، مدام براى خودش و خانواده مشكل مى سازد .
«اسلوین» (جاش هارتنت) که با فرد دیگری اشتبه گرفته شده است، ناخواسته وارد جنگ دو رقیب بزرگ تبه کار در شهر می شود. در همین هنگام اسلوین تحت تعقیب کارآگاه بی رحمی بنام «بریکوسکی» و همینطور یک قاتل بدنام مشهور به «گودکت» (بروس ویلیس) است...
در سال ۱۳۲۷ میلادی، یک راهب بنام «ویلیام» در حال تحقیق بر روی چندین مرگ مرموز در یک صومعه ی دور افتاده است...
قاتل سریالی دیوانه و دگرآزار که وسواس زیادی به آموزش ارزش زندگی به قربانیان خود میدهد، افراد از نظر اخلاقی خیره سر را میرباید. پس از دستگیری، آنها باید با انتخابهای غیرممکن در یک بازی وحشتناک بقا روبرو شوند. قربانیان باید برای به دست آوردن دوباره زندگی خود بجنگند یا در حین تلاش بمیرند...
انیل اوشن که یک سارق حرفه ای و مشهور است پس از آزاد شدن از زندان نیوجرسی تصمیم می گیرد که به سه کازینوی مشهور در لاس وگاس دستبرد بزند. تمام این کازینوها متعلق به فردی خودخواه به اسم تری بندیکت است. دانیل اینکار را هم به خاطر پول فراوانی که در بین است و هم بخاطر انتقام شخصی انجام می دهد زیرا زمانیکه دانیل در زندان بوده بندیکت همسر وی تس را از چنگش در آورده است. دانیل شروع به گردآوری یک تیم حرفه ای می کند که عبارتند از: یک دستیار به نام رایان، یک متخصص امور مالی، شیادی جوان به اسم لینوس کالدول، یک متخصص مواد منفجره، یک متخصص سیستمهای حفاظتی، یک هنرمند شیاد و متخصص تقلید از دیگران، یک بندباز چینی، یک آدم نفوذی در قمارخانه و برادران همه کاره و دعوایی مالوی…
جکی براون مهماندار هواپیمایی است که پول های یک فروشنده اسلحه را جابه جا می کند. وی در یکی از ماموریت های خود توسط دو نفر از مامورین پلیس دستگیر می شود. آنها از وی می خواهند که با آنها همکاری کرده و باعث دستگیری فروشنده اسلحه و در نتیجه آزادی خود شود. جکی می داند که درصورت لو دادن حتی نام رئیس خود، زنده نخواهد ماند. در این میان با مکس چری آشنا می شود که ضمانت وی را برای آزادی از زندان بعهده گرفته است. حال جکی باید نقشه ای برای رها شدن از دست مامورین پلیس و فروشنده اسلحه بیابد.