فیلم فهرست شیندلر، داستان واقعی مقطعی از زندگی «اسکار شیندلر»، سرمایه دار آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم است. اسکار شیندلر در ابتدا با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه اش انتخاب می‌کند تا پول کمتری برای استخدام کارگر داده باشد و درآمد بیشتری بدست آورد. او نیز مانند سران حزب نازی فردی فرصت طلب و اهل عیش و نوش است. او به طور پیوسته در تلاش است تا با سران نازی ارتباط برقرار کند تا در این شرایط بیشترین نفع را ببرد.

ولادیسلاو (برودی) که یک نوازنده متبحر پیانو است ، مشغول یک اجرای رادیوئی است که انفجار یکی از بمب های آلمان نازی استودیوی رادیو ورشو را به هم می ریزد. ورشو تحت حمله نازی ها قرار گرفته و خانواده ثروتمند ولادیسلاو از جمله پدر ، مادر ، برادرش هنریک و خواهرانش بعد از اشغال این شهر ناچار به ترک آپارتمان مجهزشان هستند. رفتارهای خصمانه ای که با یهودیان می شود این خانواده را نیز می آزارد اما هنوز هیچ کس هدف واقعی این برنامه را نمی داند ، تا اینکه نازی ها یهودیان را سوار یک واگن باری می کنند تا به جایی نامعلوم ببرند. یکی از آشنایان خانواده در پلیس یهودی او را بیرون می کشد و با کمک دوست دیگری در آپارتمانی پنهان می شود. مدتی بعد ورشو غرق گرسنگی ، نکبت و بیماری می شود و ولادیسلاو با مو و ریشی بلند مدام تغییر مکان می دهد تا کسی او را پیدا نکند ، اما سروانی آلمانی ولادیسلاو را در خانه ای متروکه پیدا می کند و ...

قلعه عقاب ها ( جایی که عقاب ها جرات می کنند ) : یک آخر هفته، سرگرد اسمیت، ستوان شفر و یک خانم بلوند زیبا به نام مری الیسون تصمیم گرفتند در جنگ جهانی دوم پیروز شوند. جنگ جهانی دوم در جریان است، و یک ژنرال آمریکایی دستگیر شده و در Schloss Adler، قلعه ای باواریا که تقریبا نفوذ به آنجا غیرممکن است، به گروگان گرفته شده است. اینکار به گروهی از سربازان ماهر متفقین بستگی دارد که ژنرال را قبل از اینکه خیلی دیر شود آزاد کنند. ترجمه شده از سایت : ویکی پدیا فارسی و notrecinema

جنگ جهانی دوم. گروهی از سربازان آمریکایی به درون خطوط دشمن نفوذ می کنند، تا گنجینه ای که نازی ها انباشته کرده اند را بدزدند.

در خلال جنگ جهانی دوم خلبانی گمنام (رالف فاینز) دچار حادثه می‌شود و در شمال آفریقا سقوط می‌کند. او که به سبب زخم‌های هولناک و شوک روانی نام خود و گذشته اش را به یاد نمی آورد، با نام بیمار انگلیسی به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده می‌شود. در آنجا پرستاری به نام «هانا» (ژولیت بینوش) با اجازه سرپرست بیمارستان او را در صومعه ای در ایالت توسکانی بستری و از او مراقبت می‌کند...

اين کمدي سياه و پر هزينه که بر مبناي رماني طنز آلود و نيشدار نوشته ي جوزف هلر ساخته شده، در پرداخت سورآليستي از جنون نظامي موفق است.. نيکولز با پرداختي اپيزوديک و سوررآل مي خواسته فيلمي تلخ و پوچ گرايانه بسازد. ـ نامزد دو جایزه بفتا 1971ـ این فیلم در ایران با نام «معضل بزرگ» نیز شناخته می شودـ داستان: پايگاه نيروي هوايي امريکا در منطقه اي مديترانه اي، سال 1944. افسران پايگاه يکي يکي کشته مي شوند و تنها بازمانده مي کوشد خود را به منطقه ي بي طرف سوئد برساند...

"اوبرست اشتاینر"، فرمانده یک گروه چترباز آلمانی در ماموریتی پنهانی به انگلیس فرستاده می شود تا "وینستون چرچیل" را ربوده و به برلین ببرند...