«کوری» (دلون) پس از پنج سال حبس از زندان آزاد می شود. کمی بعد او با «ووگل» (ولونته)، خلافکار فراری، و «ژانسن» (مونتان)، پلیس سابق الکلی و تیراندازی چابک دست هم راه می شود. آنان با موفقیت چهار میلیون دلار جواهرات باارزش را از محل نمایش شان می دزدند و در این جا متوجه می شوند که مال خرشان معامله را برهم زده است...
پس از اینکه دوست دختر سابقش به قتل رسید و او به مضنون اصلی تبدیل شد “راستی سبیچ” به جستجوی قاتل اصلی می رود و متوجه می شود که او نزدیکتر از آنچه تصور میکرده است…
"دوئل" کارآگاه پلیس مبارزه با مواد مخدر نیویورک، رد یک حلقه قاچاق مواد مخدر را تا خاک فرانسه دنبال میکند. او در فرانسه با پلیسی همکار شده و با کمک هم تلاش میکنند رهبر حلقه را دستگیر کنند...
وکیلی به نام «رجی لاو» (ساراندون) پسر بچه ی یازده ساله ای به نام «مارک اسوای» (رنفرو) را تحت حمایت خود می گیرد تا از جانش محافظت کند؛ چرا که «مارک» از محل دفن سناتوری که به دست مافیا کشته شده باخبر است و حالا هم مافیا به دنبال او است و هم اف بی آی.
کارآگاه ریتسو پلیس ناپلی درگیر دزدیده شدن پروفسور چرولو و نیز درگیر قتل برادر قبیله عرب در مصر که نگهبان و مراقب کارگاه بوده میشود. ریتسو به همراه کاپوتو دستیار پلیس خود برای یافتن پرفسور به مصر میروند و …