در نیو یورک، گروهی چهار نفره از سارقان مسلح یک قطار زیرزمینی را دزدیده و مسافران را گروگان می گیرند و در ازای جان آن ها مطالباتی دارند

کنای، اسکیمویی شکارچی است که به همراه دو برادرش سیتکا و دیناهی زندگی می‌کند. او به سن بلوغ نزدیک می‌شود و طبق رسوم قبیله ارواح نشان مقدسی را برای او در نظر می‌گیرند که سرمشق او برای ادامه زندگی باشد. نشانی که توسط جادوگر قبیله به او داده می‌شود. در حالی که کنای منتظر نشان شجاعت یا چیزی شبیه آن است نشان خرس که نشانه عشق است به او داده می‌شود. کنای که از این موضوع ناراحت است وقتی دزدیده شدن غذاهای دیناهی توسط خرس را می‌بیند به دنبال خرس می‌رود و برادرانش هم به دنبال او می‌روند آن‌ها با خرس درگیر می‌شوند و سیتکا برادر بزرگتر برای نجات آن دو خود را فدا می‌کند و کشته می‌شود. کنای برای انتقام به دنبال خرس می‌رود و خرس را می‌کشد ولی توسط یک جادو از طرف ارواح به خرس، حیوانی که او از آن بسیار متنفر بود، تبدیل می‌شود. اکنون برای نجات از این شرایط باید کارهایی بکند که داستان این کارتون را رقم خواهد زد…

با کمک یک مرد جوان سالخورده , یک سارق بانک دار قدیمی خود را جمع می‌کند تا یک سرقت

یک بیوه جوان و زیبا پس از گذراندن ۳ ساعت فراموش نشدنی با یک یاغی، داستان خود را در یک کتاب معروف جهانی مینویسد.

این فیلم که بر اساس رمانی از مادلین لینگل می‌باشد ، داستان نوجوانی به نام مگ ماری را روایت می‌کند که همراه برادر نابغه‌اش و دوستشان به دنبال پدرشان در بعدهای دیگر می‌گردند تا او را به خانه بازگردانند. اما…