مندی و الی بهزودی صاحب بچه میشوند. مندی به قدری از این بابت هیجان زده است که دیگر به چیزی اهمیت نمیدهد. دیگو، حالا که مندی صاحب یک خانواده شده است میخواهد او را ترک کند. سید فهمیده است که گروه بهزودی متلاشی میشود میخواهد برای خودش گروهی مستقل تشکیل دهد.