مردم فقیر یک دهکده که مدام توسط راهزنها مورد هجوم قرار میگیرند، از یک سامورایی درخواست کمک میکنند. او ۶ سامورایی دیگر را جمع میکند و آنها به مردم دهکده میآموزند که چطور از خودشان دفاع کنند و در ازای آن، مردم روزانه سه وعده غذایی مختصر به آنها میدهند. فیلم زمانی به اوج خود میرسد که ۴۰ راهزن به دهکده حمله میکنند و ...
«کنجی واتانابه» (شیمورا)، کارمند قدیمی بخش بایگانی شهرداری، در مییابد که به سرطان معده مبتلا شده و بیش از شش ماه دیگر زنده نمیماند. او ابتدا میخواهد تا از آخرین روزهای زندگیاش لذت ببرد، اما این بی فایده است و «واتانابه» میمیرد. در مراسم یادبودش، روشن میشود که پیش از مرگ یک زمین بازی برای بچههای محله ساخته است.