دانشمندی در حال ساخت روباتی کوچک با پوشش کتان (شبیه پارچهی گونی) است و داستان با برخاستن روبات کوچکی (شماره ۹) در آینده شروع میشود. در طول فیلم بیننده از نابودی دنیا و انسانها توسط ماشینها و رباتهایی که توسط انسان ساخته شده آگاه میشود. به نظر میرسد در پایان دنیا جز برخی رباتهای فلزی تنها چند ربات با پوشش کتان وجود دارند که آنها نیز در هراس از رباتهای فلزی زندگی میکنند و شماره ۹ نام آخرین ربات کتانی است که بعد از سالها بیدار شده و به جمع این رباتها پیوسته است و در تلاش است تا دوستانش را نجات دهد و دلیل ساخت خود و دوستانش را متوجه شود. داستان ۹ پر از کلیدهایی است که بایستی توسط بیننده رمزگشایی شوند…
صاحب یک فروشگاه موادغذایی در گرینویچ ویلیج به نام «مایلز مانرو» (آلن) با اکراه برای عمل جراحی به بیمارستان می رود. زمان، سال 1973 است. عمل ناموفق می ماند و پزشکان به سرعت او را منجمد می کنند. «مایلز» دویست سال بعد بیدار می شود و خود را در دنیایی پیش رفته و نامأنوس می یابد...
داستان روایتگر شرح حال دخترانی است که حاضرند هر کاری انجام دهند تا بازی ایران-بحرین را برای ورود ایران به جام جهانی ببینند تا جای کسانی را که در بازی ایران-ژاپن جان خود را از دست دادهاند خالی نباشد آنها هرکدام با لباسی مبدل سعی میکنند وارد ورزشگاه بشوند اما تعدادی از آنها به دلیل ممنوعیت ورود زنها به استادیوم دستگیر میشوند...
لیون اسکات کندی و کلیر ردفیلد، هفت سال بعد از وقایع راکون سیتی دوباره در یک فرودگاه با یکدیگر روبرو میشوند و باید در مدت ۴ ساعت خطر حمله بیوتروریستی به وقوع پیوسته در فرودگاه را خنثی نمایند…