علاءالدین در حال سازگار ساختن خودش با یک زندگی جدید و اشرافی است. در قصر فشار بر روی او برای ازدواج با پرنسس یاسمن زیاد است. بعلاوه پس از آن یاگو (طوطی جعفر) در برابر او ظاهر میشود و درخواست کمک میکند ولی هیچکس از دیدن او خوشحال نمیشود. اما با بازگشت جینی از سفرش به دور دنیا اوضاع شروع به بهتر شدن میکند. در این حین راهزنی سبکمغز به نام ابیس مال چراغ سیاه جعفر را مییابد. با استفاده از ابیس مال جعفر راه را برای بازگشت به آگربا با فکر انتقام از علاءالدین و دوستانش فراهم میکند…
پیج و ادوارد تنها چند هفته قبل از ازدواج سلطنتیشان، رابطه خود و سلطنت دانمارک را در معرض خطر میبینند وقتی که یک قانون قدیمی آشکار میشود که میگوید یک وارث مجرد تاج و تخت تنها میتواند با یک زن اصیل ازدواج کند وگرنه باید تاج و تخت خود را واگذار کند.