پیرمردی در شهری بزرگ زندگی میکند و از کل جامعه فاصله گرفته است و در تنهایی به سر میبرد. خانهی کوچک او در میان آسمان خراشهایی است که هر روز بلندتر میشوند و اکنون شهرداری میخواهد خانهی او را تخریب کند و تخلیه کند. اما پیرمرد حاضر نیست خانهاش را به هیچ وجه ترک کند به همین علت با هزاران بادکنک که به خانهاش وصل کرده است به پرواز در میآید تا سفر پر ماجرایی را آغاز کند. اما بر حسب اتفاق پسر شش سالهی همسایه نیز با او همراه میشود و آنها در سفری به سرزمینی دور افتاده ماجراهای جالبی را تجربه میکنند.
امپراطور کوزکو توسط مکر و حیله وزیر بدجنسش تبدیل به شتر شده است و اکنون باید به کمک شتربانی مهربان به نام پاچا دوباره امپراطوری از دست رفتهاش را بازیابد و به تاج و تخت بنشیند…
«لیلو» دختری تنها و اهل هاوایی است که یک سگ کوچک زشت را برای نگهداری قبول میکند و او را «استیچ» مینامد…
یک روباه مهربان و دادرس به نام رابین هود در جنگلهای شروود به همراه دوستانش زندگی می کند. رابین هود از افراد پولدار و سرشناس دزدی میکند تا به فقرا کمک کند. یک روز بر حسب اتفاق داروغه متوجه میشود که این دزد معروف رابین هود است و با تمام افرادش سعی میکند تا رابین هود را دستگیر کند و…
شخصی تاج پادشاه نپتون را دزدیده است و کسی هم به طور مشخص نمیداند که این فرد کیست. اما به نظر میرسد که کار آقای کراب باشد. آقای کراب رئیس باب اسفنجی داستان ماست. بنابراین داستان به گونهای پیش میرود که همه فکر میکنند آقای کراب متهم اصلی داستان است. از طرفی آقای کراب حاضر است بمیرد اما به ترفیعی که همیشه منتظر آن بوده و حتی در رؤیاهایش به آن فکر میکرده برسد. باب اسفنجی هم برای کمک به رئیسش همه کار میکند. دوست باب اسفنجی به نام پاتریک مأمور میشود که به شهر صدفی رفته و اگر میتواند تاج پادشاه را دوباره بازسازی کند و با این کار زندگی آقای کراب را نجات دهد و…
رودی یک موش خوشتیپ و دستپاچلفتی است که زمانی که میخواهد از دوست خپل و مزاحمش خلاص شود، در توالت میافتد و دوستش سیفون را روی او میکشد. او وارد فاضلاب میشود و متوجه میشود افسانه شهر موشها واقعیت دارد و شهری مانند شهر انسانها در فاضلاب بنا شده و موشها مانند انسانها در کنار یکدیگر زندگی میکنند.
یک کبوتر جوان به نام بیباک در آرزوی تبدیل شدن به یک قهرمان بزرگ است. در همین حین او خبردار میشود که سرویس رویال کبوترهای خانگی در حال استخدام نیرو است. گروهی که به سادگی هر کبوتری نمیتواند عضو آن شود و تمامی اعضای آن از کبوتران قدرتمند و شجاع هستند. بیباک برای نامنویسی در گروه عازم لندن میشود و در آنجا با کبوتری به نام باگسی دوست میگردد و این آغاز ماجراهای جالبی است که برای او رخ خواهد داد. آیا او سرانجام به آروزیش میرسد؟
پروفیون فرد ظالمی است که می خواهد با همدستی زن جسور فرمانروا بر فرمانروای عادل و صلح طلب فائق آید ولی...