هیدز با نیروی شیطانیش، هرکول پسر زئوس و هرا، خدایان یونانی را به انسان فانی تبدیل می کند و به زمین می‌فرستد و تا زمانی که هرکول قهرمان واقعی نشود، نمی‌تواند نزد خدایان بازگردد. او پس از آموزش نزد فیلو موفق می‌شود تا شهر را از وجود هیولایی غول‌آسا نجات دهد و در این میان عاشق مگ (به انگلیسی: Meg) می شود که…

دختر نوجوانی به نام آلیس وارد دنیایی جادویی شده. آیا او می‌توان به خانه بازگردد؟ نه تا زمانی که ملکه قلب‌ها جلوی راه او را گرفته است…

دو سگ خالدار به نام‌های پانگو و پردیتا صاحب ۱۵ توله می‌شوند. زن شیطان صفتی به نام کرولا که به شدت به پالتو پوست علاقه دارد درصدد برمی‌آید تا توله‌ها را برباید و از پوستشان پالتو درست کند، اما پانگو و پردیتا با کمک سگ‌های دیگر…

یک روباه جوان به نام تاد و یک سگ شکاری به نام کوپر در فصل تابستان و در فصل شکار با هم آشنا و دوست می‌شوند. اما با پایان یافتن فصل تابستان و اتمام فصل شکار از هم جدا می‌شوند و سگ شکاری با صاحب خود به منزل خود می‌روند. در بهار سال آینده، این دو باز هم همدیگر را می‌بینند اما این بار این سگ، تبدیل به یک سگ آموزش دیده شده است و ناخود آگاه با روباه و حیوانات دیگر، دشمن شده است. اما…

سگی به نام لیدی در خانه پیرزنی مهربان زندگی می‌کند و بر حسب اتفاق ناگواری از خانه بیرون رانده می‌شود. در ادامه لیدی با سگی دو رگه از پایین شهر که خود را ترمپ می‌نامد آشنا می‌گردد و این آشنایی…

اِلا دختر زیبایی است که به تازگی مادر خود را از دست داده است و حال باید نامادری پلید و دو دختر عجیبش را در کنار خود بپذیرد. دیری نمی‌گذرد که پدر اِلا نیز از دنیا می‌رود و او بیش از پیش مورد ظلم نامادری و دو خواهرخوانده‌اش قرار می‌گیرد. سیندرلا که پژمرده و آسیب‌پذیر شده، در جنگل با مرد غریبه‌ای آشنا می‌شود که مسیر زندگی‌اش را به طور کامل دستخوش تغییر می‌نماید…

در یک شب زمستانی در باغ وحشی در فلوریدا وقتی حیوانات آنجا را به مقصد سیرک ترک می‌کردند، فیل مادری مدام در تب و تاب رسیدن فرزندش مدام به پشت سرش نگاه می‌کرد! آری او مادر دامبو قهرمان داستان بود. پستچی حامل دامبو در آسمان ابری آن شب راه را گم کرده بود و نتوانست به موقع خود را به باغ وحش برساند و این اتفاق وحشتناک سکوی پرتابی برای دامبو گشت و او اولین فیل پرنده جهان شد! آری دامبو تنها ماند و به خاطر گوش‌های پهنش مورد تمسخر فیل‌های دیگر قرار گرفت، تنها دوست او موش کوچکی به اسم تیموتی بود (که با دیدن گریه کردن‌های دامبو در خلوت، متاثر شده بود و قصد کمک کردن به او را داشت) ولی ناامید نشد تا سرانجام به کمک دوستانش به آنچه که می‌خواست رسید هر چند که خیلی دور از ذهن بود …

هورتون در جنگل نول مشغول آب‌تنی است و در همین هنگام از یک توده‌ی گردوغبار، صداهای عجیبی می‌شنود. بعدا هورتون درمی‌یابد که آن توده، برای محافظت از شهر هوویل و تمام ساکنان میکروسکوپی آن است. شهری که شهردارش، ند بر آن حکومت می‌کند. وی یک زن مهربان دارد و ۹۶ دختر و یک پسر هم دارد به نام جوجو که قرار است شهردار آینده‌ی شهر «هوو» بشود. ند با هورتون توافق می‌کند که برای محافظت و حمایت از آن‌ها، مکانی امن در نظر بگیرد. البته این‌کار هورتون، باعث تمسخر وی از طرف بقیه جانوران جنگل می‌شود و…

تاران همراه با گروهی از دوستانش تلاش می‌کند دیگ جادویی سیاه را قبل از اینکه به دست نیروهای اهریمنی بیافتد پیدا کند…

یک کبوتر جوان به نام بی‌باک در آرزوی تبدیل شدن به یک قهرمان بزرگ است. در همین حین او خبردار می‌شود که سرویس رویال کبوترهای خانگی در حال استخدام نیرو است. گروهی که به سادگی هر کبوتری نمی‌تواند عضو آن شود و تمامی اعضای آن از کبوتران قدرتمند و شجاع هستند. بی‌باک برای نام‌نویسی در گروه عازم لندن می‌شود و در آنجا با کبوتری به نام باگسی دوست می‌گردد و این آغاز ماجراهای جالبی است که برای او رخ خواهد داد. آیا او سرانجام به آروزیش می‌رسد؟

دکتر دولیتل (Eddie Murphy) باید جنگل و زندگی یک خرس را نجات دهد...

شخصیت‌های مجموعه تلویزیونی “گایا” توسط یک دانشمند دیوانه به دنیای واقعی می‌آیند؛ اما آن‌ها تلاش می‌کنند تا به دنیای خود برگردند ...