فیلم ماجراهای بیوه مردی بدخلق و منزوی با نام اتو را دنبال میکند که دارای اصول اخلاقی غیرقابل تغییر، عادات روزمره خاص و شخصیتی زودرنج است. اتو با همه ساکنان محله مشکل دارد و با تیزبینی همه را زیر نظر میگیرد. درست وقتی که بهنظر میرسد اتو از زندگی قطع امید کردهاست، با بیمیلی وارد رابطهای غیرمنتظره با همسایگان جدیدش میشود. او کمکم دچار دگرگونیهای ظریفی میشود، اما آیا واقعاً قادر به تغییر خواهد بود؟
داستان این فیلم درباره یک محقق به نام دکتر آلیتیا بانی (با بازی تیلدا سوینتن) است که پس از خریدن یک بطری کهنه از بازاری در شهر استانبول، با غولی اسیر در آن (با بازی ادریس البا) روبرو میشود که در ازای آزادی سه آرزوی او را برآورده میکند. حال مکالمه آنها در اتاق هتلی در استانبول به حوادثی منجر میشود که هیچ کدام انتظارش را نداشتند و…
تصادف، از مايه ي «عشق و لذت» که بارها آن را به اشکال گوناگون بر پرده ي سينما ديده ايم، به شکلي عجيب آشنايي زدايي مي کند. شخصيت هاي فيلم با درهم کوبيدن لايه هاي فولادي اتومبيل هاي شان، حجابي را که ميان رابطه ي آنان پديد آمده است از بين مي برند، تا به رابطه اي عاطفي دست يابند. کراننبرگ در نمايش اين ميل هولناک به ويران گري خود و ديگران در جهان معاصر کاملا موفق است. ـ برنده جایزه ویژه هیئات داوران کن 1996 و نامزد نخل طلای کن ـ داستان: آينده اي نزديک در کانادا. «جيمز بالارد» (اسپيدر)، مدير يک سازمان تبليغاتي و همسرش، «کاترين» (اونگر) - که فکر و ذکرش اتومبيل است - رابطه ي پيچيده و غير متعارفي دارند. «بالارد» پس از تصادف مرگباري با «دکتر هلن رمينگتن» (هانتر)، ذهنش مشغول کندوکاو در باب ارتباط ميان خطر، جنسيت و مرگ مي شود.....
وقتی «اما»، دختر «لانا»، پس از یک سال اقامت در لندن به خانه بازمیگردد، خبری شوکهکننده به مادرش میدهد: او قرار است ازدواج کند. در یک جزیره. ماه بعد! اوضاع وقتی بدتر میشود که «لانا» متوجه میشود مرد رازآلودی که دل دخترش را برده، دقیقا پسر همان مردی است که سالها پیش قلب خود او را شکسته است.