داستان فیلم در سال ۱۹۷۶ در مورد جمعی از پسران یک مدرسه در تگزاس است که گروهی برای خود راه میاندازند و شاگردان تازه وارد را مجبور به هر کاری میکنند…

چین فو (جکی چان) خدمت کار مدرسه رزمی استاد لی تصادفاً با استاد پای چای چن (سیو تین ین) استاد پیر سبک مشت مار آشنا می‌شود و توسط او آموزش داده می‌شود.

«اژدها» (جکی چان) بعد از شکست دادن دانش آموزان دیگر در رقابت «رقص شیر»، از مدرسه رزمی بیرون فرستاده میشود، و تنها راه او برای بازگشت، پیدا کردن برادر گم شده اش است...

دو مرد نه چندان بد، یکی کشتی گیر ( اسپنسر) و دیگری بستنی فروش (جما) برای بدست آوردن پول بیشتر وارد دار و دسته خلافکارها میشوند. اما بزودی متوجه میشوند کارهای خلاف به درد آنها نمیخورد…..

پلیس روسی، «ایوان دنکو» (شوارتسنگر) و افسر نه چندان مقرراتی اداره ی پلیس شیکاگو، «آرت ریدزیک» (بلوشی)، با کمک هم به مقابله با قاچاقچیان بین المللی مواد مخدر می پردازند.

"الکس" و "چاد" دوقلوهایی هستند که هنگام مرگ پدر و مادرشان از هم جدا شده اند."چاد" توسط یک خانواده در پاریس بزرگ شده و "الکس" تبدیل به یک کلاه بردار در هنگ کنگ می شود."چاد" پس از دیدن یک عکس از "الکس" او را پیدا کرده و متقاعدش می کند رقیبش در هنگ کنگ مردی است که پدر و مادرشان را به قتل رسانده...

در کشوری در آسیای جنوب شرقی، یک نظامی نیمه دیوانه به نام «ژنرال بیسون» (جولیا) گروهی از امریکایی ها را به گروگان گرفته است. سه گروه در پی نفوذ به مقر این دیکتاتور هستند: «سرهنگ کاماندو، ویلیام گیل» (وان دام) و یک گروهان نظامی؛ یک گروه تلویزیونی به سرپرستی قهرمان ورزش های رزمی، «چون لی» (ون) که قصد گرفتن انتقام قتل پدرش را از ژنرال دارد؛ و دو مأمور اخراجی سازمان سیا که هر دو قهرمان ورزش های رزمی هستند...