آقای فاکس (روباه) به همراه همسر و فرزندانش در دامنه یک تپه در همسایگی خانوادههای گورکن، خز و خرگوش زندگی میکنند. فاکس هر شب به مزرعه یکی از سه مزرعهدار پایین تپه دستبرد میزند. تا اینکه کشاورزها به نامهای باگیس، بانس و بین تصمیم میگیرند به کمک هم روباه را به دام بیاندازند، اما…
دو آمریکائی بهنامهای «تامریپلی» (دلون) و «فیلیپ گرینلیف» (رونه) برای سفر تفریحی به ایتالیا آمدهاند. «تام» در پی به دست آوردن پنج هزار دلاری است که پدر فیلیپ در صورت ترغیب پسرش به بازگشت به آمریکا پرداخت خواهد کرد. اما تام، آرامآرام، جلب زندگی بیدغدغه فیلیپ، محبوبهاش (لافوره) کشتی تفریحی او میشود و تصمیم میگیرد که به جای ترغیب فیلیپ به بازگشت به آمریکا، او را به قتل برساند و خودش جای او را بگیرد...
تونی استارک از سمّی مهلک درون بدن خود، که از آثار سو فناوری مردآهنی است بطور مخفیانه رنج میبرد. او قدم به قدم به مرگ نزدیکتر میشود. اما از سوی دیگر، یک مهندس روسی بنام «ایوان» در صدد است از تونی استارک انتقام مرگ و زندگی سخت پدر خود را بگیرد. پدرش سابقا همکار پدر تونی استارک بود. او موفق به ساخت شلاقهای انرژیداری میشود که قابلیت رد شدن از آهن را دارند. در جریان سفری به موناکو تونی با وی برای بار نخست روبرو میشود. از سوی دیگر دولت آمریکا بدنبال تسخیر فناوری مردآهنی برای مقاصد اسلحهسازیست. تونی مدام مقاومت میکند. تا اینکه تونی به یک پیغام شخصی از پدر مرحوم خود برخورد میکند و …
«ویلسن» (استامپ)، مجرم انگلیسی که پس از نه سال حبس آزاد شده، با شنیدن خبر کشته شدن دخترش، «جنی» (جرج) در یک تصادف اتومبیل؛ به لس آنجلس می رود و پی گیر ماجرا می شود.