پس از افشای مأموریتش، یک مامور مخفی سیا که در اعماق قلمرو دشمن در افغانستان گیر کرده است، باید در کنار مترجم افغان خود با مبارزه راه گریز خود را به نقطه خروج در قندهار باز کند و در عین حال از نیروهای نخبه دشمن و جاسوسان خارجی که وظیفه تعقیب آن‌ها را دارند، اجتناب کند.

پلیس روسی، «ایوان دنکو» (شوارتسنگر) و افسر نه چندان مقرراتی اداره ی پلیس شیکاگو، «آرت ریدزیک» (بلوشی)، با کمک هم به مقابله با قاچاقچیان بین المللی مواد مخدر می پردازند.

«ژنرال پرز» (هدایا)، فرمانده فضاپیمای «اوریگا»، باکمک هفت افسر دانشمند و چهل و دو خدمه در پی استفاده از «بیگانه» هاست. «الن ریپلی» (ویور) دویست سال پیش با فداکردن جان خود جلوی تکثیر «بیگانه» ها را گرفته است، اما حالا در اوریگا از طریق نمونه های خونی که از او باقی مانده، شبیه سازی می شود تا به یک «ملکه ی بیگانه» دست رسی پیدا کنند

"الکس" و "چاد" دوقلوهایی هستند که هنگام مرگ پدر و مادرشان از هم جدا شده اند."چاد" توسط یک خانواده در پاریس بزرگ شده و "الکس" تبدیل به یک کلاه بردار در هنگ کنگ می شود."چاد" پس از دیدن یک عکس از "الکس" او را پیدا کرده و متقاعدش می کند رقیبش در هنگ کنگ مردی است که پدر و مادرشان را به قتل رسانده...