داستان بر اساس زندگی واقعی و رویدادهای حقیقی هنری هیل، گنگستر مخوف سابق را روایت می‌کند. هنری از کودکی آرزو داشته یک گانگستر شود به‌طوری‌که گانگستر شدن را از رئیس جمهور آمریکا شدن بهتر می‌دانست. هنری جوان به عنوان صرفاً یک پیشخدمت و راننده برای سازمان جنایی نزدیک محله‌شان... ترجمه از رضا بهادری

داستان فیلم در مورد ویل هانتینگ جوان ۲۰ ساله‌ای است که در دانشگاه ام‌آی‌تی سریدار است و نبوغی ذاتی در زمینه ریاضیات دارد اما استعداد خود را باور ندارد. استلا اشکارسگورد بازیگر سوئدی در نقش جرالد لمبیو پروفسور ریاضی دانشگاه ام‌آی‌تی که استعداد ویل هانتینگ را کشف می‌کند، رابین ویلیامز در نقش روان‌شناسی که با ویل هانتینگ گفتگو می‌کند و بن افلک هم در نقش چاکی سالیوان دوست صمیمی ویل هانتینگ در این فیلم بازی می‌کنند. لورنس بندر تهیه‌کننده و سو آرمسترانگ، جاناتان گوردون، باب وینشتین و هاروی وینشتین تهیه‌کنندگان اجرایی فیلم ویل هانتینگ نابغه بوده‌اند. ژان یوس اسکافیر مدیر فیلمبرداری، ملیسا استوارت طراح تولید، جیمز مک‌آتیر کارگردان هنری، یارو دیک طراح صحنه و بئاتریکس آرونا پاستور طراح لباس و کری باردن، بیلی هاپکینز و سوزان اسمیت انتخاب‌کننده بازیگران و تعیین نقش‌های فیلم بوده‌اند.[۲]

آوريل سال ۱۸۶۱، عمارت عظيم تارا در آتلانتا. « اسكارت اوهارا » ( لى ) در مى‏يابد كه مرد رؤيايى‏اش، « اشلى ويلكس » ( هوارد ) به او علاقه‏ اى ندارد و در صدد است با « ملانى هميلتن » ( د هاويلند ) ازدواج كند. اما از طرف ديگر « رت باتلر » ( گيبل ) عضو بدنام يك خانواده‏ ى ثروتمند ساكن چارلستن دل‏باخته‏ ى « اسكارلت » سرزنده مى‏‌شود و در او ويژگى‏‌هايى شبيه به خود پيدا مى‏‌كند.

نام فیلمی زندگینامه‌ای و درام آمریکایی است که دربارهٔ زندگی جان نَش ریاضیدان برندهٔ جایزهٔ نوبل اقتصاد و مسائلی که به دلیل بیماری روان‌گسیختگی با آنها مواجه می‌شود، ساخته شده است. این فیلم در سال ۲۰۰۱ بر اساس کتابی به همین نام و نوشتهٔ سیلویا ناسار و به کارگردانی ران هاوارد ساخته شده است. بازیگران اصلی آن راسل کرو در نقش جان فوربز نش و جنیفر کانلی در نقش همسر وی هستند. داستان فیلم از جایی آغاز می شود که ریاضیدان درخشان، «جان فوربز نش جونیر» (کرو) با «آلیشیا» (کانلی) ازدواج کرده است و زندگی خوشی دارد. تا این که، ظاهرا، «ویلیام پارچر» (هریس) مأمور سیا به سراغش می رود و می خواهد در زمینه ی فعالیت های رمز شکنی به کارش بگیرد…

از جريان سازترين آثار تاريخ سينماي امريکا و موفق در ترکيب ژانرهاي مختلف سينمايي. داناوي و بيتي درخشان بازي مي کنند هم چنين هاکمن، پارسونز و پولارد بازي هاي قابل قبولي ارائه مي دهند. فيلم اداي ديني به فقط يک بار زندگي مي کنيد (فريتس لانگ، 1937) به شمار مي آيد.ـ برنده دو جایزه اسکار و دو جایزه بفتا، نامزد هشت جایزه اسکار، هفت جایزه گلدن گلوب و دو جایزه بفتا ـ داستان: دوره ي بحران اقتصادي امريکا، اوايل دهه ي 1930. زوجي جوان و ياغي، »باني« (داناوي) و »کلايد« (بيتي)، به سرقت هاي کوچک دست مي زنند. آن دو خيلي زود با همراهي جواني مکانيک به نام »ماس« (پولارد)، برادر کلايد »باک« (هاکمن) و همسرش »بلانچ« (پارسونز) دارودسته اي تشکيل مي دهند و به شهرت مي رسند......

یک تکنیک نو ظهور در علم پزشکی، به یک مامور مخفی اجازه می دهد تا ظاهر خود را بطور کامل شبیه یک تبهکار مشهور کرده و از این راه در گروه او نفوذ کند...

ست گكو (جرج كلونی) و برادر كوچكترش (كوئنتین تارانتینو) پس از اینكه سرقت مسلحانه خونینی را در تگزاس انجام می دهند، تصمیمی دارند از مرز گریخته و وارد مكزیك شوند. آنها یك كشیش و دو فرزندش را گروگان می گیرند تا آنها را از مرز عبور دهند. آنها غروب آن روز و پس از عبور از مرز به یك كلوب می رسند كه افراد مشكوكی در آنجا هستند. آنها تصمیم می گیرند شب را در آنجا سپری كنند اما پس از مدتی پی می برند كه صاحبان آنجا عده ای خون آشام هستند و اکنون برای نجات جانشان بایستی با آنها مقابله كنند.

جایی میان کارولاینای شمالی و جنوبی. «سیلر ریپلی» (کیج) جلوی چشم های محبوبه اش، «لولا» (درن)، مردی را که با چاقو به او حمله کرده، می کشد و به زندان می افتد. اما بیست و دو ماه و هجده روز بعد که آزاد می شود «لولا» با این که مادرش «ماری یتا» (لد) ملاقات آن دو را ممنوع کرده، به دیدنش می رود. عشاق از شهر می روند و به سوی نیو اورلیانز به راه می افتند...

یک سفینه ی فضایی هنگام پرواز آزمایشی ربوده می شود. «جیمز باند» (مور) در مأموریتش برای یافتن ردی از سفینه، متوجه یک مرکز تحقیقات فضایی می شود در می یابد که این مرکز در اصل پوششی برای اعمال خلاف نابغه ی خبیثی به نام «هوگو دراکس» (لونسدال) است...