آوريل سال ۱۸۶۱، عمارت عظيم تارا در آتلانتا. « اسكارت اوهارا » ( لى ) در مى‏يابد كه مرد رؤيايى‏اش، « اشلى ويلكس » ( هوارد ) به او علاقه‏ اى ندارد و در صدد است با « ملانى هميلتن » ( د هاويلند ) ازدواج كند. اما از طرف ديگر « رت باتلر » ( گيبل ) عضو بدنام يك خانواده‏ ى ثروتمند ساكن چارلستن دل‏باخته‏ ى « اسكارلت » سرزنده مى‏‌شود و در او ويژگى‏‌هايى شبيه به خود پيدا مى‏‌كند.

مالنا روایت جوزپه تورناتوره است از عشق و شهوت یک نوبالغ 12 ساله به زنی زیبا . و درعین حال طعنه ای است به موقعیت زنان در جوامع عقب افتاده. موقعیتی که به آنها هرگز اجازه توامان زیبابودن و تنها بودن را نمی دهد. ـ داستان: سال 1940 در شهرک کوچکی از توابع سیسیل، خبر درگیری ایتالیا در جنگ جهانی دوم به گوش مردم می رسد. نینو (آرونیکا) همسر مالنا (مونیکا بلوچی) که از شهری دیگر به آنجا آمده اند راهی جبهه جنگ موسولینی می شود. مالنا که زن فوق العاده زیبایی است در شهرک غریب مانده و مورد حسد زنان دیگر قرار می گیرد. از طرفی رناتو (سولفارو) پسرکی تازه بالغ شیفته و عاشق مالنا می شود بطوریکه در خواب و بیداری خود را با او و هم آغوش او تصور می کند. رناتو لحظه لحظه زندگی مالنا را زیر نظر دارد و تمامی رویاهایش را در او خلاصه می کند....

وقتی جسد پیشخدمتی به نام «ترزا» (گیدلی) در ایالت واشینگتن پیدا می شود واف بی آی، مأمور ویژه اش، «چستر دزموند» (آیزاک) و همکار جوانش، «سام استنلی» (ساترلند) را برای تحقیق به آن جا می فرستد.

در دوران فلاکت اقتصادی آمریکا، سراسر مملکت مملو از افراد بیخانمان بود. به این دسته افراد "هوبو" می گفتند که شخصی مردم آزار به نام شاک، مدیر خطوط راه آهن، از آن ها متنفر بوده و قسم خورده بود هرگز اجازه ندهد بیخانمانی، مجّانی سوار قطار شود...