فیلم یکی از فیلم های سه گانه دلار است که شامل دو فیلم «خوب، بد، زشت» و « بخاطر چند دلار بیشتر» نیز هست، ـ این فیلم جریان ساز بر اساس فیلم یوجیمبو اثر كوروساوا ساخته شده است و اولین وسترن ایتالیایی سرجیو لئونه می باشد. همین طور اولین اثر مشهور موریكونه (آهنگساز) و اولین نقش مهم كلینت ایستوود می باشد. هنوز كه هنوزاست پس از گذشت سالها هنوز از محبوب ترین و مشهور ترین فیلم های تاریخ سینما می باشد.داستان هوشمندانه,شخصیت پردازی منحصر به فرد,كلوزاپ ها و لانگ شات های استادانه ,میزانسن های پیچیده خاص لئونه به همراه موسیقی خیال انگیز و شاهكار موریكونه كه به شكل شگفت انگیزی روی تصاویر با شكوه فیلم می نشیند(خصوصا در سكانس دوئل پایانی) این فیلم را به یكی از جذاب ترین فیلم های تمام ادوار تاریخ سینما تبدیل كرده است. یک هفت تیر کش (کلینت ایستوود) به شهر کوچکی میرسد که دو خانواده اصلی شهر رابطه خوبی ندارند. تیزبازی درمیاورد و مخفیانه از این خانواده علیه آن خانواده و از آن خانواده علیه این یکی خانواده پول میگیرد. بالاخره گند قضیه درمیاید...

مردی به شهری وارد می‌شود که برادرش در آنجا کلانتر است. اما برادرش در حقیقت سارقی است که پای کلانتر را شکسته و او را به قصد مرگ رها کرده است. آنها علیه یک بارون محلی با هم متحد می‌شوند و...

یک هفت تیر کش که از کار خود خسته شده سعی دارد بهمراه یک خانواده مزرعه نشین به زندگی خود آرامش ببخشد ولی یک دامدار زورگو او را مجبور میکند تا او دوباره از هفت تیر خود استفاده کند...

دو برادر به قولی که هنگام مرگ پدرشان به او داده‌اند عمل کرده و تلاش می‌کنند تبدیل به قانون‌شکنانی موفق شوند. "بامبینو" تلاش می‌کند به "ترینیتی" جوان‌تر راه و روش زندگی را نشان دهد اما طبیعت و شخصیت آنها از این امر جلوگیری می‌کند و...

"کیوما" پس از خدمت در جنگهای داخلی به شهر مرزی خود بازمی گردد اما متوجه می شود که شهر تحت کنترل "کالدول" و گروهش است.با پیوستن سه برادر او به گروه "کالدول" جائی برای بازگشت او به شهر نمی ماند.اما او تصمیم می گیرد با آنها مقابله کند و…

تنها بازمانده یک قتل عام دسته جمعی به خود قول می دهند انتقامش را از مهاجمان و مردی که همسرش را به قتل رساند بگیرد...

ماریا فیتزجرالد اومالی، دختر یک تروریست ایرلندی، از دوران کودکی خود با بمب، نارنجک و سایر مواد منفجره کار می کرد. پس از مرگ غم انگیز پدرش، او خود را رها می کند تا در یک مستعمره انگلیسی در آمریکای لاتین از خود مراقبت کند. او با چند نفر از اعضای یک گروه موسیقی-تالار دوره گرد آشنا می شود که به او پیشنهاد شغلی به عنوان دوئت خوان «پاریس» می دهند. شریک زندگی او هم نام او است. ماریا تحت حمایت او جذابیت های عشق را کشف می کند و با سوء استفاده از یک تصادف لباس، رقص استریپتیز را اختراع می کند. دگرگونی های گروه آن را به حالتی سوق دهنده انقلاب می کشاند. ترجمه از : yavar.love

"لوک خوش شانس" کلانتر یک شهر شده و تبهکاران را بیرون می کند. پس از مدتی "برادران دالتون" از راه رسیده و تلاش می کنند سرخپوستان را برای شکستن پیمان صلح ترغیب کنند...