یکسال از زمانیکه دکتر جاناتان کرین « معروف به مترسک » که بطور اسرارآمیزی ناپدید شد و همچنین نقشه های راس برای نابود کردن شهر گاتهام توسط بتمن خنثی شد، گذشته است. اکنون با تلاشهای بروس وین، بتمن و کمکهای ستوان حیمز گوردون و یک بازپرس قضایی جدید به اسم هاروی دنت که قصد ازدواج با راشل را دارد، مردم شهر احساس آرامش می کنند. اما این وضعیت پایدار نمی ماند زیرا یک جنایتکار روانی و بسیار باهوش به اسم جوکر با نقشه هایش می کوشد تا آرامش شهر را بهم زده و هرج و مرج و رعب و وحشت را در شهر حاکم کند و با اینکار بتمن را به مبارزه بطلبد. بتمن با کمک هاروی می کوشد تا هر طور شده جوکر را متوقف ساخته و او را در چنگال عدالت قرار دهد اما جوکر …

داستان فیلم به صورت موازی و فلش بک بین گذشته و زمان حال می‌گذرد. پنج خلافکار حرفه‌ای به نام‌های دین کیتون (یک رستوران دار که در گذشته پلیس بوده ولی اخراج شده)، وربال کیتز (یک چلاغ حقیر)، تاد هاکنی (یک تعمیرکار اتوموبیل)، مک منیس و فنستر، به صورت یک باند جنایی دور هم جمع می‌شوند و جنایات متعددی انجام می‌دهند که در یکی از این جنایات ...

ژاپن، قرن یازدهم. یک هیزم‌شکن (شیمورا)، یک راهب و یک مرد عامی، از باران به خرابه‌های دروازه‌ی راشومون پناه می‌برند و راهب داستان محاکمه‌ای را که شاهد بوده با سه روایت تعریف می‌کند...

«دوروتی» (گارلند) که در مزرعه‌ای در کانزاس نزد خویشاوندانش زندگی می‌کند، در اثر گردبادی به سرزمین‌هایی بر فراز ابرها و آن سوی رنگین کمان می‌رود…

یک نوجوان دبیرستانی خجالتی و ترسو بعد از اینکه توسط یک عنکبوت جهش یافته گزیده می‌شود، خصوصیاتی همانند عنکبوت‌ها در بدن خود مشاهده می‌کند. بعد از حادثه غم انگیزی که برای خانواده‌اش رخ می‌دهد، او تصمیم می‌گیرد از این توانایی‌های منحصر به فردش، همانند قهرمان‌ها در مقابل انسان‌های شرور استفاده کند.

«پیتر پارکر» (مگوایر) خود را از فعالیت‌های نجات بخش کنار کشیده و با زحمت درسش را در دانشگاه کلمبیا ادامه می‌دهد و کماکان به عنوان عکاسی نیمه وقت برای روزنامه‌ی «دیلی با گل» کار می‌کند. تا این که ناچار می‌شود برای مقابله با تهدیدات دانشمند دیوانه‌ای به نام «دکتر اکتاویوس» (مولینا) وارد عمل شود...

یک افسر پلیس به یک سازمان مخفی می‌پیوندد که حفظ نظم کرده و بر تعاملات فرازمینی‌ها بر روی زمین نظارت می‌کند.

بولیت از منادیان واقع گرایی خیابانی فیلم های پلیسی آخر دهه ی 1960 و دهه ی 1970 در سینمای آمریکا است، به اضافه ی یک صحنه ی تاریخ ساز و مشهور تعقیب و گریز هیجان انگیز با اتومبیل به طول یازده دقیقه و بازی مکویین در نقشی جذاب و انگ زمانه. ـ داستان: «ستوان بولیت» (مکویین)، کارآگاه پلیس سن فرانسیسکو، مأمور محافظت از «جانی راس» (رنلا) عضو سندیکای تبهکاران می شود که قرار است علیه هم دستانش شهادت بدهد. «والتر چالمرز» (وون)، معاون دادستان، «بولیت» را تهدید می کند که اگر «راس» بمیرد، او نیز کارش را از دست خواهد داد و خیلی زود «راس» کشته می شود...

«جان کنستانتین» به خاطر ارتباطش با موجودات ماورای طبیعی شهرت دارد. او به خاطر خودکشی یک بار به جهنم رفته است ، اما دوباره به زندگی بازگشته تا شاید با انجام اعمال خوب ، جایی در بهشت برایش پیدا شود. او بعد از داخل شدن در یک سری از ماجراها ، درمی یابد که شیاطین قصد دارند با شکستن محدودیت‌ها به دنیایی انسان‌ها وارد شوند و…

یک گروه آمریکایی که به طمع به دست آوردن پول و ثروت به مصر آمده بودند تا به دنبال شهر گمشده هامونوپترا بگردند، ناخواسته یک مومیایی را بیدار میکنند که باعث می شود...

موجودات فضایی به زمین می آیند و تنها هدفشان نابودی و غارت است...

«پیتر پارکر» (مگوایر) هنوز برای روزنامه‌ی «دیلی باگل» کار می‌کند و هنوز آماده است تا در هیئت «اسپایدر من» به کمک مردم بشتابد. تا این که یک توده‌ی سیاه رنگ ماورای زمینی خود را به بدن او می‌چسباند و «پیتر» را متوجه نیمه‌ی تاریک وجودش می‌کند. به این ترتیب یک «اسپایدر من» خشن و بی رحم پا به عرصه می‌گذارد...