جیم نقشهای پیدا میکند که مسیر رسیدن به سیارهی گنج را نشان میدهد و برای رسیدن به جزیره به خدمهی کشتی فضایی و کاپیتان آملیا که درصدد دست یافتن به سیارهی گنج هستند، میپیوندد. جیم پس از چندی با جان سیلور دوست میشود که در آشپزخانهی کشتی مشغول به کار میشود اما جان یک روبات دزد دریایی است که در کشتی شورشی بزرگی به راه میاندازد.…
سوپر قهرمان لاابالی و الکلی لس آنجلس، «جان هنکاک» (اسمیت) اگرچه جان بسیاری را نجات می دهد، اما باعث خرابی های بسیاری نیز می شود. تا این که مردی به نام «ری امبری» (بیتمن) که هنکاک جانش را نجات داده تصمیم می گیرد که تغییری در ظاهر، رفتار و اصلا روابط عمومی سوپر قهرمان به وجود بیاورد...
«سام ویتوسکی» اکنون اتوبوتها را به حال خود رها کرده و تصمیم گرفته یک زندگی معمولی داشته باشد. اما زمانی که ذهنش با علائم مرموزی پر میشود، «دسپتیکون» ها به دنبال او می افتند، و او بار دیگر به نبرد تبدیل شوندگان باز میگردد.
گارفیلد گربهای خودخواه، تنبل و غرغرو است که در خانه صاحبش جان زندگی بی دغدغهای را سپری میکند. اما پس از آنکه جان سگی به اسم اودی را به خانه میآورد آرامش گارفیلد به هم میریزد. گارفیلد اصلاً از این تازه وارد خوشش نمیآید و شروع به حسادت کردن و آزار او میکند و عاقبت این اعمال و رفتار خودپسندانه گارفیلد باعث میشود اودی از خانه بیرون رفته و در شهر گم شود. گارفیلد که از گم شدن اودی احساس گناه میکند تصمیم میگیرد تا شهر را جستجو کرده و او را به خانه بر گرداند. از طرف دیگر اودی در چنگ یک برنامه ساز تلویزیونی اسیر شده و جان و نامزدش لیز نیز در پی یافتن او هستند. گارفیلد نیز میکوشد تا هر طور شده اودی را پیدا کند…