اندی دِیویس، ۱۸ ساله، کمتر از سه روز تا رفتن به دانشگاه فاصله دارد. اسباب بازیهایش، شامل وودی و باز لایت یر، درباره آینده نامعلومشان نگرانند. آنها به طور ناخواسته سر از مهدکودکی در می آورند که در آنجا با مشکلات فراوانی رو به رو می شوند…
دختری با موهای بلند جادویی بنام راپونزل، تمام زندگیاش را در یک برج گذرانده است. اما یک دزد فراری تصادفا به او بر می خورد، و حالا راپونزل تصمیم میگیرد به همراه او برای اولین بار قدم به دنیای بیرون بگذارد و بفهمد که واقعا چه کسی است.
بار دیگر با ملکه پاپی پر جنب و جوش و برانچ خوش قلب همراه شده و وارد یک ماجراجویی هیجانانگیز شوید.
داستان رویای یک نوجوان دوازده ساله برای تبدیل شدن به بزرگترین ابرشرور جهان...
شاهزادهای به نام ناوین توسط جادوگری معروف به مرد سایهای به قورباغه تبدیل میشود و برای رهایی از این جادو باید توسط شاهزاده خانمی بوسیده شود. شاهزاده به اشتباه دختر پیشخدمتی به نام تیانا را به منظور شکستن طلسم به جای یک شاهزاده خانم میبوسد. طلسم کار نمیکند و تیانا نیز به یک قورباغه تبدیل میشود. شاهزاده برای پیدا کردن شاهزاده خانم به سفری خطرناک و هیجان انگیز ره سپار میشود و در مسیر به دلیل اینکه به شکل قورباغه است ماجراهای متنوعی را تجربه میکند و پس از طی مسیری طولانی و طاقت فرسا پرنس شاهزاده خانم مورد علاقه خود را پیدا میکند، اما آیا شاهزاده خانم بوسیدن قورباغهای زشت را قبول خواهد کرد؟
زویی میلر، یک متخصص رایانه فوقالعاده باهوش که علاقهای به عشق پرشور ندارد، وقتی زک، ستاره فوتبال مدرسه، دچار فراموشی میشود و زویی را با دوست دخترش اشتباه میگیرد، زندگیاش زیر و رو میشود.
مندی و الی بهزودی صاحب بچه میشوند. مندی به قدری از این بابت هیجان زده است که دیگر به چیزی اهمیت نمیدهد. دیگو، حالا که مندی صاحب یک خانواده شده است میخواهد او را ترک کند. سید فهمیده است که گروه بهزودی متلاشی میشود میخواهد برای خودش گروهی مستقل تشکیل دهد.
«نانی مَکفی» بازگشته است تا به یک مادر تنها، که شوهرش به جنگ رفته است و خودش باید به تنهایی فرزندانش را در یک مزرعه بزرگ کند، کمک برساند و…
در حالیکه اقتصاد جهانی در آستانه فاجعهای بیسابقه قرار دارد، کارگزار جوانی از وال استریت با گوردن جکوِ کهنهکار اما بدنام همکار میشود تا ماموریت دوجانبهای را به سرانجام برسانند. آنها از یک سو میخواهند جامعه مالی را از سرنوشت شومی که در راه است مطلع سازند و از سوی دیگر به هویت کسی پیببرند که مسئول مرگ پیشکسوتِ سابقِ کارگزار جوان بوده است.
وقتی گارگامل جادوگری شیطانی موجودات کوچک آبی رنگ را از روستایشان اسمارف و خانههای قارچ مانندشان بیرون میکند، این موجودات به وسط پارک مرکزی شهر نیویورک آمده و تا قبل از اینکه گارگامل همه چیز را نابود کند، باید راهی برای بازگشت به سرزمین جادوییشان پیدا کنند…