زوجی پیر (ریو و هیگاشیاما) به توکیو می‌آیند تا از پسر پزشک‌شان «یامامورا» و دختری (سوگیمورا) که صاحب آرایشگاه است دیدن کنند. آنان به قدری گرفتارند که نمی‌توانند به پدر و مادر خود رسیدگی کنند. تنها کسی که در توکیو وقت خود را صرف رسیدگی به زوج پیر می‌کند، بیوه‌ی پسر در جنگ کشته شده‌شان (هارا) است...

"گوستاو ارشنباخ" آهنگسازی است که پس از فشارهای حرفه ای و شخصی به خانه ای کنار ساحل ونیز برای استراحت می رود.اما او آرامشی پیدا نکرده و به سرعت به پسر نوجوانی که به همراه خانواده اش در تعطیلات به سر می برد جذب می شود...

بندر پرل هاربر ، جنگ جهانى دوم . سرباز تازه وارد ، « رابرت ا . لى پرویت » ( كلیفت ) ، از بوكس حرفه‏اى بیزار شده است و حاضر نیست كه بار دیگر داخل رینگ برود . پس از این كه فرمانده جدید او « سروان هولمز » ( اوبر ) مى‏بیند « پرویت » به هیچ صورتى دیگر بوكس بازى نخواهد كرد به « گروهبان میلتن واردن » ( لنكستر ) دستور مى‏دهد تا با سپردن كارهاى پست او را اذیت و خوار و خفیف كند...

کارآگاه ریتسو پلیس ناپلی درگیر دزدیده شدن پروفسور چرولو و نیز درگیر قتل برادر قبیله عرب در مصر که نگهبان و مراقب کارگاه بوده می‌شود. ریتسو به همراه کاپوتو دستیار پلیس خود برای یافتن پرفسور به مصر می‌روند و …

یک دختر پولدار مدلینگ بنام کیت جوردن که با شوهر فعلیش پیتر در تعطیلات در شهر ساحلی بسر میبرد با یکی از دوستان او که در آنجا کار میکند آشنا میشود و ...