آقای فاکس (روباه) به همراه همسر و فرزندانش در دامنه یک تپه در همسایگی خانوادههای گورکن، خز و خرگوش زندگی میکنند. فاکس هر شب به مزرعه یکی از سه مزرعهدار پایین تپه دستبرد میزند. تا اینکه کشاورزها به نامهای باگیس، بانس و بین تصمیم میگیرند به کمک هم روباه را به دام بیاندازند، اما…
«ایتان هانت» باید با یک دلال اسلحه خطرناک رو در رو شود، در حالی که مجبور است هویتاش را مخفی نگه دارد.
مانتای سیاه، همچنان به دنبال انتقام مرگ پدرش است و استفاده از قدرت نیزه سه شاخه سیاه افسانهای، از هیچ کاری فروگذار نخواهد کرد تا آکوامن را یک بار برای همیشه شکست دهد. برای شکست دادن او، آکوامن باید به برادر زندانی خود، اورم، پادشاه پیشین اتلانتیس، بپیوندد تا اتحادی غیرمنتظره برای نجات جهان از نابودی غیرقابل بازگشت تشکیل دهد.
در قسمت قبلی سیلوستره که به زندان راهی شده بود از آنجا فرار می کند و به جنگلی حوالی دهکده وجود دارد پناه می برد ! اما این جنگل خیلی شبیه به جنگل های ویتنام است و سیلوستره را روانی می کند …
دو سال پس از قتل پسر و پدرش، یك ضارب بازنشسته نقشه انتقام گیری را اجرا كرد: هدف: برادر خودش.