کارگزار جوان بورس، «باد فاکـس» (چارلی شین) باید میان معیارهای کار و زندگی پدرش و «قهرمان» وال استریت، «گوردون گکو» (داگلاس) یکی را انتخاب کند.

«فرانک وایت» (واکن)، سردسته ی یک باند قاچاقچی مواد مخدر به تازگی از زندان آزاد شده است. «فرانک» که به واسطه ی فساد و انحطاط جامعه، به مرد ثروتمندی تبدیل شده، تصمیم می گیرد دینش را به شهر ادا کند و تصمیم می گیرد یک بیمارستان عمومی چندین میلیون دلاری در یکی از فلاکت بارترین محله های بروکلین احداث کند اما با پیدا شدن سر و کله اراذل و اوباش «فرانک» دوباره آن خون خوار قبل می شود . . .

«کارآگاه فرانک کلر» (پاچینو) که از همسرش جدا شده و بیست سال است که با نیروی پلیس نیویورک همکاری دارد، مأمور پی گیری پرونده ی قتل مردی می شود که با شلیک به سرش کشته شده، در حالی که نوار ترانه ی «دریای عشق» در ضبط صوتش بوده...

شيطان مي خواهد با آبستن کردن دختری به نام «کريستين» (تاني) به هنگام شروع هزاره ي سوم، «پايان روزها» را که در مکاشفات يوحنا پيش بيني شده، تحقق بخشد. اما «جريکو کين» (شوارتسنگر)، محافظ يک بانکدار وال استريت (برن)، به مقابله بر مي خيزد...

«ارین گرنت» ( دمی مور ) بعد از جدایی از همسرش، سرپرستی دختر کوچکش را از دست می دهد. او در تلاش برای پول در آوردن، در یک کلوب شبانه بعنوان رقاص کار می کند. درگیری بین یک نماینده مجلس، و یکی از اعضای کلوب باعث می شود که فرصتی برای او بوجود بیاید تا...