استان مردی در سده ۱۸ که در یک خانواده روستایی ساده به دنیا آمدهاست و با مادرش زندگی میکند، عاشق دختر عموی خود میشود، موفق به ازدواج با او نمیشود یه جنگ میرود و پس از آن اتفاقات زیادی در زندگی او پیش میآید، با یک دوشس بیوه برای ثروت او ازدواج میکند، و به این وسیله راه ترقی او باز میشود.
این فیلم بر اساس داستان نویسندهای بنام «سوسانا کایسن»، درباره ۱۸ ماه بستری بودن او در بیمارستان روانی است...
یک مادری که وقتی از سر کار بر می گردد فرزند خود را پیدا نمی کند و برای پیدا کردن پسر خود به پلیس زنگ می زند که در ادامه به مشکلاتی بر می خورد.
جکی براون مهماندار هواپیمایی است که پول های یک فروشنده اسلحه را جابه جا می کند. وی در یکی از ماموریت های خود توسط دو نفر از مامورین پلیس دستگیر می شود. آنها از وی می خواهند که با آنها همکاری کرده و باعث دستگیری فروشنده اسلحه و در نتیجه آزادی خود شود. جکی می داند که درصورت لو دادن حتی نام رئیس خود، زنده نخواهد ماند. در این میان با مکس چری آشنا می شود که ضمانت وی را برای آزادی از زندان بعهده گرفته است. حال جکی باید نقشه ای برای رها شدن از دست مامورین پلیس و فروشنده اسلحه بیابد.
"باتشیبا اوردین" زنی خودرای،سرزنده است.او به طور ناخواسته مزرعه ای بزرگ را به ارث برده و وارد رابطه عاشقانه با سه مرد مختلف می شود و...