جیمز بوون، یک نوازنده خیابانی بیخانمان و معتاد در حال ترک، زمانی که با یک گربه زنجبیلی ولگرد روبرو میشود، زندگیاش دگرگون میشود.
جنگ جهانی دوم، سال ۱۹۴۴. «سرگرد رایسمن» (ماروین)، افسر امریکایی مستقر در انگلستان، مأموریت می گیرد که با استفاده از دوازده سرباز محکوم (به دلیل قتل، تجاوز یا دزدی)، قصری در فرانسه ی اشغال شده (محل گرد آمدن تعدادی از امرای ارتش آلمان) را منفجر کند.
در سال ۱۹۸۴ زیردریایی اتمی شوروی موسوم به «اکتبر سرخ» به آب انداخته می شود. فرمانده زیردریایی، «ناخدا مارکو رامیوس» (کانری)، پس از کشتن افسر امنیتی زیردریایی، با هم یاری افسران ناراضی، موفق می شود از ناوگان دریایی شوروی بگریزد. و حالا سؤال اصلی این است که هدف «رامیوس» از این کار چیست؟
«سارا» (وینسلت) در استخر محله با «براد» (ویلسن) آشنا می شود و خیلی زود این دو مخفیانه با یک دیگر ملاقات هایی می کنند و تلاش شان برای طبیعی جلوه دادن ارتباط پنهان شان طی شامی به اتفاق همسران شان، به سوء ظن هایی منجر می شود.
در طول ۱۹ روز پرتنش جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳، نخست وزیر اسرائیل گلدا مایر با احتمال نابودی کامل رژیم اشغالگر قدس مواجه است. او باید با اختلافات بسیار زیاد، هیئت وزیرانی مشکوک و یک رابطه پیچیده با وزیر امور خارجه آمریکا، هنری کیسینجر، با میلیونها زندگی در معرض خطر، از پس شرایط پیچیده برآید. رهبری سختگیرانه و همدردی او در نهایت سرنوشت کشورش را تعیین میکند و میراث بحثبرانگیزی را در سراسر جهان برای او به جا میگذارد.