در سال ۲۰۲۰ در انگلستان یک رهبر فاشیست به نام آدام ساتلر بر مردم حکومت می کند که معتقد است مردم به آزادی احتیاج ندارند و تنها کافیست در آرامش باشند. در همین زمان فرد مرموزی با اسم مستعار وی (V) تصمیم می گیرد با این نظام استبدادی مقابله کند.
"ویکتور پیورت" کارخانه دار متعصب و سرسخت فرانسوی است که توسط "محمد لربی" یکی از رهبران شورشی عرب به گروگان گرفته می شود. آن دو لباس خاخامها را پوشیده و سعی می کنند از دست قاتلی که توسط دولت "محمد" فرستاده شده و همچنین پلیس فرار کنند...
کِی کورونو هنگام مبارزه با هیولاها و نجات دادن هم تیمی خود ریکا، به سختی مجروح میشود و پس از کشتن رهبر هیولاها قبل از بازگشت به اتاق گانتز میمیرد. ریکا همراه با همتیمیهای بازمانده به پایگاه خود دورنوردی میکنند. در همین هنگام، ماسارو کاتو در ایستگاه مترو، هنگام دفاع دربرابر فردی چاقوکش جان میدهد و به اتاق گانتز منتقل میشود. به جز کاتو، افراد دیگری به نامهای سوزوکی یوشیکازو، جوئیچیرو نیشی، یک مرد میانسال، یک نوجوان و یک مرد ناشناس و عصبانی در اتاق حضور داشتند. سوزوکی توضیح میدهد که همه آنها هم مانند کاتو مردهاند و بعد در اتاق بیدار شدهاند، و برای زنده ماندن و بازگشت به زندگی عادی خود باید با هیولاها و موجودات خطرناک مبارزه کنند. سپس گانتز آنها را به نقطهای از اوساکا منتقل میکند تا مبارزه خود را شروع کنند…
ایتان هانت که به اشتباه مورد اتهام خیانتکاری قرار گرفته است، باید به تنهایی تلاش کند و بدون کمک سازمان، جاسوس واقعی را پیدا کند.
«استنلی ایپ کیس» (کری)، صندوق دار بی دست و پای بانک، تصادفا به ماسکی دست پیدا می کند که هر گاه آن را به چهره می زند به شخصیتی پرتحرک و دیوانه، بسیار قوی و زورمند، شکست ناپذیر، با چهره ای سبز رنگ و کارتونی بدل می شود.
پسر پادشاه و جنگجویان صحرا در برابر امپراتور کهکشانی و کینه جویی بد پدرش می ایستند . هنگامی که پدر خود را و خود را در بیابان دنیا آزاد تنها می بیند به فکر انتقام از حکومت امپراتوری می افتد .