برنامه خبری روزانه آلمان، قدیمیترین برنامه کماکان موجود در تلویزیون آلمان.
فیلم های محبوب
یک زن متهم به قتل باید با افشای اسرار گذشته خود بیگناهی خویش را ثابت کند.
مارتین که توسط همسرش رها شده است به دخترش دروغ میگوید تا ناراحت نشود. اما با رشد هانکا، این دروغها غیرقابل تحمل میشوند. مارتین بهطور غیرمنتظرهای با نادا ملاقات میکند، از او میخواهد که یک مادر اجارهای شود و زندگی همه بهکل تغییر میکند.
سال اولیها یک سریال واقعیت محور به نگارش درآمده امروزی درباره سال اول دبیرستان با داستانهای قابل فهم و تکاندهنده درباره جذابیتها، چالشها و مشکلات کلاس اولیها است. داستانها بر اساس رویدادهای واقعی است که آنها را برای بینندگان جوان بسیار قابل فهم میکند. در عین حال نشاط آور: عشق، اولین بوسه…
این سریال داستان رمز و راز یک شهر کابوسآمیز در آمریکای مرکزی را آشکار میکند که همه کسانی را که وارد میشوند به دام میاندازد. از آنجایی که ساکنان ناخواسته برای حفظ احساس عادی بودن و جستجوی راهی برای خروج می جنگند، باید از تهدیدات جنگل های اطراف نیز جان سالم به در ببرند. از جمله موجودات وحشتناکی که هنگام غروب خورشید بیرون می آیند و ...
مجریان (برنامه) خان داداش؛ اِیجِی اُدودو و ویل بِست؛ از استودیویی نزدیک منزل خان داداش با حضور مهمانان مشهور و مخاطبین زنده، برنامه را اجرا میکنند.
هونگ سو گان از صفر شروع کرد، شرکت تدارکات خود را تاسیس کرد که اکنون بدون مشکل در حال فعالیت است. تنها دغدغه او اکنون سه دخترش هستند. دختر بزرگترش به خارج از کشور مهاجرت کرده است. دختر دوم او هونگ یوک شوی به سن ازدواج رسیده است اما به این زودیها امیدی به ازدواج ندارد. او دائما با خواهر کوچکترش هونگ سام یوه که دانشجوی افتخاری است بر سر مسائل بیاهمیت دعوا میکند که باعث میشود پدرشان نداند بخندد یا گریه کند. هونگ سو یان، برادر هونگ سو گان، با خانواده زندگی میکند و بهطور موقت به زندگی خود بهعنوان یک عکاس خانهبهدوش پایان میدهد. او به شرکت هونگ یوک شویی میپیوندد و با کو پاک فی، مدیر یک فروشگاه آنلاین روبرو میشود. بهنظر میرسد که این دو عشاق سابق هستند و اسباب خنده زیادی میشوند. از زمانی که هونگ سو یان به خانه نقل مکان کرده است، یک سری اتفاقات عجیب در خانواده رخ داده است. پس از بررسی، علت به لونگ جینگ فانگ، مرد جوان آیندهداری که پسر غول فروشگاه زنجیرهای لونگ گام وای است، بر میگردد.
رئیس یک گروه مافیا به نام دوایت که به تازگی از زندان آزاد شده، به شهر تولسا منتقل می شود و تصمیم می گیرد یک سازمان جنایی تشکیل دهد و...