فرماندار و همسرش پس از مدت‌ها صاحب دختری می‌شوند و نام او را «فلیسیتی» می‌گذارند. هفت روز پس از تولد نوزاد جشن بزرگی بر پا می‌شود. در این جشن پری‌های مهربان شرکت می‌کنند تا هر یک به نوبه خود هدیه‌ای به او بدهند. ولی در ادامه داستان شاهزاده خانم قصه بر اثر جادو و طلسم یک جادوگر بدطینت به خواب فرو می‌رود...

در جهانی از هم گسیخته که در آن همه با هم سر جنگ دارند و پر شده از موجودات ترسناک و بیماری همه جا را فرا گرفته… آیا راهی برای پایان این پلیدی‌ها وجود دارد؟

تاران همراه با گروهی از دوستانش تلاش می‌کند دیگ جادویی سیاه را قبل از اینکه به دست نیروهای اهریمنی بیافتد پیدا کند…

وقتی ساحر شرور "دامودار" گردبادی وحشتناک برای بدست آوردن گوی سیاه به وجود می آورد،نقشه ای شیطانی برای گرفتن انتقام از سرزمین "اسمیر" را آغاز می کند و...